امام خامنه ای(حفظه الله):شما افسران جوان جنگ نرم هستید و عرصهی جنگ نرم، بصیرتی عمّارگونه و استقامتی مالکاشتروار میطلبد؛ با تمام وجود، خود را برای این عرصه آماده کنید. ۱۳۹۲/۱۱/۲۳
از همین رو آیت الله مصباح یزدی به تبیین ویژگیهای عمار یاسر و مالک اشتر پرداختند که در ادامه مشاهده خواهید کرد:
جوانے نزد شیخ حسنعلے نخودکے آمد و گفت :
سـ ه قفل در زندگے ام وجود دارد و سـ ه کلید از شما مےخواهم.
قفل اول اینست کــ ه دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم.
قفل دوم اینکــ ه دوست دارم کارم برکت داشته باشد.
قفل سوم اینکــ ه دوست دارم عاقبت بخیر شوم.
شیخ فرمود :
براے قفل اول نمازت را اول وقت بخوان.
براے قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان.
براے قفل سوم نمازت را اول وقت بخوان.
جوان عرض کرد: سـ ه قفل با یک کلید ؟!
شیخ فرمود : نماز اول وقت « شاه کلید » است !
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شأن نسل جوان کنونی انقلاب، بالاتر از جوان نسل اول انقلاب است زیرا جوان امروز با وجود آنکه پیروزی انقلاب و مسائل بعد از آن را ندیده و در معرض انواع آسیب های ناشی از فضای مجازی و ماهواره ها نیز قرار دارد اما متدین است و پای انقلاب ایستاده است.
واقعاً همه باید قدر جوانان مؤمن و انقلابی را بدانند زیرا همین جوانان هستند که در روز خطر، سینه سپر می کنند.
کسانیکه به این جوانان با بدبینی نگاه می کنند و تلاش دارند آنها را منزوی کنند، به انقلاب و کشور خدمت نمی کنند.
البته این جوانان مؤمن و انقلابی هیچگاه منزوی نخواهند شد.
امام خامنه ای-دیدار با خبرگان رهبری-15 اسفند 92
شهری به آتش میکشم گر تو لبت را تر کنی////من چون گلی در دست تو کاش مرا پرپر کنی
بر رشته های معجر زهرا قسم سید علی////خنجر بر حنجر میزنم گر تو هوای سر کنی
یکی از حاضرین در سفره شام مراسم ایام فاطمیه امسال بیت رهبری نقل کرده است که سخنران آن شب مراسم، بعد از سخنرانی در حسینیه امام خمینی (ره) به هنگام صرف شام در محضر مقام معظم رهبری به ایشان عرضه داشته است: «برخی گله میکنند که چرا حضرتعالی با این کسالت جسمی، این قدر برای مراسم وقت میگذارید و از اول تا آخر مجلس فاطمیه و روضه را مینشینید.» معظمله نیز در جواب فرمودهاند: «آنها نمی دانند؛ من رزق سال کشور را در شبهای فاطمیه میگیرم.»
خدایا تا ظهور دولت یار امام ما، خامنه ای نگه دار
قبل از مراسم عقد علی آقا نگاهی به من کرد و گفت : شنیدم که عروس هر چه از خدا بخواهد اجابتش حتمی است . گفتم چه آرزویی داری ؟؟
در حالی که چشمان مهربان را به زمین دوخته بود گفت : اگر علاقه ای به من
دارید و به خوشبختی من می اندیشید لطف کنید از خدا برایم آرزوی شهادت را
بخواهید .
از این جمله تنم لرزید چنین آرزویی برای یک عروس در استثنایی ترین روز
زندگی اش بی نهایت سخت بود ، سعی می کردم طفره برم اما علی آقا قسم داد در
این روز این دعا را در حقش بکنم ناچار قبول کردم .
هنگام جاری شدن خطبه عقد هم برای خودم و هم برای علی طلب شهادت کردم . و
بلا فاصله با چشمانی پر از اشک نگاهم را به علی دوختم . آثار خوشحالی در
چهره اش آشکار بود . مراسم ازدواج ما در حضور آیت الله مدنی و تعدادی از
برادران پاسدار برگزار شد .
نمی دانم این چه رازی است که همه پاسداران این مراسم و داماد و آیت الله مدنی همه به فیض شهادت نائل شدند .
همسر شهید علی تجلایی
جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد
ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد
بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم
مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد