طبیب دل اوست و بس!

وبلاگی برای دل خودم و خودت

طبیب دل اوست و بس!

وبلاگی برای دل خودم و خودت

طبیب دل اوست و بس!

اینجا وبلاگیست تا دور هم باشیم! دور هم بگوییم! از هرچه در دل داریم! دین، فرهنگ، سیاست، طنز، علم، اجتماع و ....!
طبیب دل ما "اوست" و به کمکش دل هایمان را مداوا میکنیم.
این وبلاگ باشد تا به کمک "او" ، دل های کسانی که به این وبلاگ سر میزنند هم شاد شود!

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

۳۷ مطلب توسط «طبیب دوم» ثبت شده است

عاقبت حضرت معصومه(س) به مشهد نرسید...

و به همراه همان ابر که باران آورد
مهربانی خدا در زد و مهمان آورد


باد یک نامه بی واژه به کنعان آورد
بوی پیراهنی از سوی خراسان آورد

فهمیدم مردنی ام....


اومد پیشم حالش خیلی عجیب بود فهمیدم با بقیه فرق میکنه
گفت: حاج آقا یه سوال دارم که خیلی جوابش برام مهمه
گفتم: چشم اگه جوابشو بدونم خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم
گفت: من رفتنی ام!

دل کمی خدا میخواهد....

دل کمی خدا میخواهد....

کمی سکوت.....

کمی دل بریدن میخواهد....

کمی اشک....

کمی بهت....

کمی آغوش آسمانی....

کمی دور شدن از آدمها....

کمی رسیدن به خدا....

حاشا که بسیجی میدان خالی کند....

     

زمان بازرگان به ما برچسب چریک زدند!

زمان بنی صدر هم برچسب منافق!

الان هم برچسب خشک مقدس و تحجر!

هر قدمی که در راه خدا و بندگان مستضعف او برداشتیم،برچسب بارانمان کردند!

جالا روزی ده بار برچسب دریافت میکنیم

اما بسیجیان دلسرد نباشید!!!!

حاشا که بسیجی میدان خالی کند....

(سردار شهید حاج ابراهیم همت)

پ.ن:این روزها و در این دولت بیش از هر موقعی مفهوم این سخن رو متوجه میشم!ولی حاشا که بسیجی میدان خالی کند....

حاشا.....


والسلام

برای بار آخرم شده،فقط بخند.....

سهیل کریمی مستندساز ایرانی که ماه ها در سوریه مشغول ساخت مستند «فتنه شام» بود، در صفحه شخصی اش درباره شهید حسین نصرتی نوشت:

جشنواره فجر و دیگر هیچ .....

اینجا جشنواره فجر است

                فجری که با خون شهیدان انقلاب

                                         فرش قرمز شد زیر پایتان

جایی که هنر دینی به خواب رفته است!

                آری ای هنرمند،درست آمده ای

                                         با لباس خواب!!!!!!!


شما حماسه سرودید و ما به نام شما.....


میان خاک، سر از آسمان درآوردیم
چقدر قمری بی آشیان درآوردیم

وجب وجب تن این خاک مرده را کندیم
چقدر خاطره ی نیمه جان درآوردیم