طبیب دل اوست و بس!

وبلاگی برای دل خودم و خودت

طبیب دل اوست و بس!

وبلاگی برای دل خودم و خودت

طبیب دل اوست و بس!

اینجا وبلاگیست تا دور هم باشیم! دور هم بگوییم! از هرچه در دل داریم! دین، فرهنگ، سیاست، طنز، علم، اجتماع و ....!
طبیب دل ما "اوست" و به کمکش دل هایمان را مداوا میکنیم.
این وبلاگ باشد تا به کمک "او" ، دل های کسانی که به این وبلاگ سر میزنند هم شاد شود!

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

مرور تاریخ ....

قضیه از برنامه نمایشی یکی از پادو­های آمریکا  در 23 مرداد 81 شروع شد، یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق در نشستی ادعا کرد که ایران در نطنز و اراک فعالیت های مخفیانه هسته ای خود را شروع نموده است!
تاریخ این هجمه به شرح زیر است:

یک سال بعد در تاریخ 15 مرداد 82 وزیران امور خارجه سه کشور اروپایی که آن زمان خود را نماینده جامعه جهانی میخواندند، در نامه ای به کمال خرازی وزیر امور خارجه ایران،خواستار توقف کلیه فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی شدند.محمد خاتمی رییس جمهور وقت ایران در آن روزها نیز در دیدار محمد البرادعی، تاکید داشت که ایران تمایل دارد به پروتکل الحاقی بپیوندد.

چند روز بعد در سوم شهریور 1382 ایران رسما به آژانس اعلام میدارد که خواهان مذاکره با آژانس درباره پروتکل الحاقی است. 18 روز پس از این اعلام اما دولت های همیشه مغرور اروپایی در جواب حسن نیت ایران قطعنامه ای ضد ایرانی را در آژانس بین المللی انرژی به تصویب میرسانند. موردی که در 11 سال گذشته همواره تکرار شده است و دیپلمات های ساده دل ایرانی آن را در مذاکرات اخیر نادیده انگاشته اند.

29 مهر ماه 1382 اما تاریخ دیگری بود، توافقنامه درّ غلتان در برابر آب نبات، میان ایران و اروپا در کاخ سعد آباد به امضا رسید. با دعوت از وزرای سه کشور توسط حسن روحانی(مسئول مستقیم پرونده هسته ای و دبیر شورای عالی امنیت ملی)، توافقنامه ای امضا شد که تعهدات فراوان ایران را در برابر تعهدات هیچ اروپا قرار داده بود. تقریبا تمام فناوری هایی که در تاسیسات هسته ای ایران به کار برده شده بودند به حالت تعلیق درآمدند و در عوض اروپاییها با دادن یک آبنبات نه چندان شیرین تنها متعهد شدند به ایران در فناوری های پیشرفته کمک کنند و حق ایران را در ان پی تی به رسمیت بشناسد و از ایران در آژانس حمایت کنند. تعهداتی که برای ارضای طرف ایرانی و بدون هیچ بازه زمانی و قید لازم الاجرا بودن، بود! البته بعد ها جک استراو وزیر امور خارجه انگلیس اعلام کرد:« ما میوه عراق را در سعد آباد چیدیم » به این معنا که دولتمردان ایران از ترس حمله ما چنین امتیازاتی را به ما دادند... .

30 آبان 82 ایران پروتکل الحاقی را امضا نمود اما 5 آذر 82 امضاکنندگان توافقنامه سعد آباد زیر توافق خود زدند و دومین قطعنامه ضد ایرانی در شورای حکام به تصویب رسید، تا شهریور سال بعد با وجود تعلیق فعالیت های ایران کشورهای زورگوی غربی 3 قطعنامه دیگر هم علیه ایران تصویب نمودند، و البته دولت نیز ضمن وادادگی، همچنان تاسیسات را در حالت تعلیق نگاه میداشت. رهبری انقلاب در 6 آبان 83 ضمن هشدار به این وضعیت فرمودند:« [غربی ها میگویند ] شما باید غنی سازی را تعلیق بلند مدت کنید. چرا، به چه دلیل؟ چه ربطی بین شفاف سازی و تعلیق یا توقف غنی سازی است؟ به هم هیچ ارتباطی ندارد. با این زیاده گویی ها و حرف های دوران استعمار، مگر میشود ملتی را از حقوق و خواسته های خود محروم کرد؟ طرف های مذاکره بدانند ملت ایران زنده است. ملت زنده هم اهل منطق است. هم اهل حرکت است، هم اهل تعامل است و هم اهل دفاع است و هم اهل مشت زدن است. »

اما 25 آبان 83 باز هم وادادگی ادامه پیدا کرد ایران در برابر تضمین هایی که هیچ نبود در قرارداد پاریس، باقی مانده تاسیسات را تعلیق و همچنین به طور غیر مستقیم پذیرفت که تولید سوخت در هیچ جای دنیا به جز کشورهای دارنده تکنولوژی امکان پذیر نباشد. اینها را خود رییس جمهور روحانی در کتاب خاطراتش ذکر کرده است.

انفعال بیشتر ایران پیشروی بیشتر سه کشور را به دنبال داشت. کار به جایی رسید که حتی صدای البرادعی هم در آمد:« نه تنها پیشنهاد آنها [سه کشور اروپایی] ناچیز بود، بلکه لحن توهین آمیزی نیز داشت، تا جایی که حتی می شد آن را مبتکرانه توصیف کرد. این طرح تا جایی پیش رفته بود که قول میداد اروپایی ها دانشمندان ایرانی را که در صورت غنی سازی نکردن بیکار میشوند، تحت پوشش قرار دهد »

بعد تر روحانی در نامه ای اعتراضی به البرادعی این روند و زیر قول زدن اروپایی ها را به شکوه بیان نمود و البته آژانس را به کم کاری متهم نمود. هر چند که دیگر کار از کار گذشته بود. و این روند تا مرداد 84 که رهبری رسا وارد قضیه شدند و عقب نشینی های صورت گرفته را تقبیح و خواستار فک پلمپ تاسیسات در همان دولت شدند، ادامه یافت.

« نظام اسلامی در برابر اردوگاه شرق و غرب ایستاد، اما در همان روزها یک نظریه این بود که ما به نحوی با استکبار کنار بیاییم! کسانی که این نظریه را بیان میکردند، آدمهای بدی نبودند، بلکه ساده اندیش بودند و می گفتند کنار بیاییم تا ضرر آنها را از خود دفع کنیم، اما پاسخ این سوال را نمیدادند که این کنار آمدن و کوتاه آمدن و عقب نشینی کردن سنگر به سنگر تا کجا باید ادامه پیدا کند، ملت ایران باید چه کار کند که آمریکا از او راضی شود، چقدر باید از ارزشهای خود صرف نظر کند تا آمریکا بگوید دیگر با شما کاری ندارم؟ شاید بعضی از آنها حتی فکر نمیکردند که استکبار به حدی هم قانع نیست. در جریان اخیر فعالیت های هسته ای ایران دیدید که قدم به قدم شروع کردند به جلو آمدن، اول گفتند ایران باید پروتکل الحاقی را قبول کند، بعد گفتند باید باید فلان اطلاعات را بدهد، بعد پا را فرا تر گذاشتند و گفتند اصلا ایران نباید فناوری هسته ای داشته باشد! عقب نشینی در برابر مجموعه ای که زور مادی دارد، اما مطلقا ذخیره اخلاقی در وجودش نیست تا از این زور به شکل ظالمانه استفاده نکند، راه علاج نیست. راه علاج منحصر شده بود در مقاومت، و امام بزرگوار ما - آن انسان مقاوم، صبور و سرسخت – مظهر مقاومت بود، و این تنها راهی بود که در مقابل ملت ایران وجود داشت. لذا حتی حمله نظامی شان اثر نبخشید. »

بیانات رهبر انقلاب در جمع دانشجویان زنجان – 22/7/1382


پ.ن: منبع مطلب نشریه ای است که روز 22 بهمن بسیج دانشگاه شریف توزیع کرد!

باشد که از تاریخ درس بگیریم.....

یا علی

نظرات  (۱)

انشاء الله خدا آخر و عاقبت ما رو با این مسئولین تدبیر و امید بخیر کنه
سلام
خداقوت

پاسخ:
انشالله
سلام
یاعلی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی