اینجا وبلاگیست تا دور هم باشیم! دور هم بگوییم! از هرچه در دل داریم! دین، فرهنگ، سیاست، طنز، علم، اجتماع و ....!
طبیب دل ما "اوست" و به کمکش دل هایمان را مداوا میکنیم.
این وبلاگ باشد تا به کمک "او" ، دل های کسانی که به این وبلاگ سر میزنند هم شاد شود!
- دی ۱۳۹۳ (۱)
- آبان ۱۳۹۳ (۴)
- مهر ۱۳۹۳ (۳)
- مرداد ۱۳۹۳ (۱)
- خرداد ۱۳۹۳ (۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۳ (۱)
- فروردين ۱۳۹۳ (۲)
- اسفند ۱۳۹۲ (۱۶)
- بهمن ۱۳۹۲ (۳۲)
-
۹۳/۱۰/۰۳سلام آقا جان
-
۹۳/۰۸/۱۶زینب و دوری دلدار
-
۹۳/۰۸/۱۶امان از دل زینب
-
۹۳/۰۸/۰۸رنگ ها، رنگ خزان است ...
-
۹۳/۰۷/۲۳روز شمار رویدادهای دهه اول محرم
-
۹۳/۰۷/۲۰فقط حیدر امیرالمومنین است ...
-
۹۳/۰۷/۰۲باز هم اول مهر ...
-
۹۳/۰۵/۰۲پشت هر سنگ خــ♥ــداست
-
۹۳/۰۳/۲۴داعش بترس ....
و به همراه همان ابر که باران آورد
مهربانی خدا در زد و مهمان آورد
باد یک نامه بی واژه به کنعان آورد
بوی پیراهنی از سوی خراسان آورد
فضاپیمای کاسینی که در حال کنکاش زحل و قمرهای آن است و در فاصله ۱. ۶ میلیون مایلی (2.5میلیون کیلومتری) بالای این سیاره حلقه‌دار حرکت می‌کند، تصویر جدید را مخابره کرده است.
وسط دعوا بابام گفت :" چنان میزنمت که به بابا بگی خر بگی الاغ بگی گاو "!!!
هیچی دیگ...
حالا دارم آب قند میخورم...
آخه بس خندیدم فشارم افتاده!!
بابام هم پیداش نیس
فک کنم تو افق محو شده!!
اومد پیشم حالش خیلی عجیب بود فهمیدم با بقیه فرق میکنه
گفت: حاج آقا یه سوال دارم که خیلی جوابش برام مهمه
گفتم: چشم اگه جوابشو بدونم خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم
گفت: من رفتنی ام!
دل کمی خدا میخواهد....
کمی سکوت.....
کمی دل بریدن میخواهد....
کمی اشک....
کمی بهت....
کمی آغوش آسمانی....
کمی دور شدن از آدمها....
کمی رسیدن به خدا....
زمان بازرگان به ما برچسب چریک زدند!
زمان بنی صدر هم برچسب منافق!
الان هم برچسب خشک مقدس و تحجر!
هر قدمی که در راه خدا و بندگان مستضعف او برداشتیم،برچسب بارانمان کردند!
جالا روزی ده بار برچسب دریافت میکنیم
اما بسیجیان دلسرد نباشید!!!!
حاشا که بسیجی میدان خالی کند....
(سردار شهید حاج ابراهیم همت)
پ.ن:این روزها و در این دولت بیش از هر موقعی مفهوم این سخن رو متوجه میشم!ولی حاشا که بسیجی میدان خالی کند....
حاشا.....
والسلام
سهیل کریمی مستندساز ایرانی که ماه ها در سوریه مشغول ساخت مستند «فتنه شام» بود، در صفحه شخصی اش درباره شهید حسین نصرتی نوشت:
اینجا جشنواره فجر است
فجری که با خون شهیدان انقلاب
فرش قرمز شد زیر پایتان
جایی که هنر دینی به خواب رفته است!
آری ای هنرمند،درست آمده ای
با لباس خواب!!!!!!!
می گویند زمانی که سورنا سردار شجاع سپاه امپراتور ایران (( ارد دوم )) از جنگ بر می گشت به پیرزنی برخورد .
پیرزن به او گفت وقتی به جنگ می رفتی به چه دلبسته بودی ؟
گفت به هیچ ! تنها اندیشه ام نجات کشورم بود .
پیرزن گفت و اکنون به چه چیز ؟
سورنا پاسخ داد: